به گزارش مشرق، در افسانه های یونانی این گونه آمده که پیشگویی شد، آشیل در جنگی با برخورد تیر کشته خواهد شد. بنابراین مادرش تتیس آشیل را به رود ستوکس برد که گفته میشد اگر کسی در آن شسته شود دارای نیروی آسیب ناپذیری خواهد شد. تتیس فرزندش را در آن رود شست. ولی چون او فرزندش را از پا گرفته بود تا بدنش را بشوید، پاهای وی آسیبپذیر ماند. او در جنگهای بسیاری جنگید و زنده ماند. تنها جایی از بدن او که آب به آن نرسید پاشنه او بود که تنها ناتوانیگاه (نقطه ضعف) او به شمار می آمد این رویین تن از همین جا آسیب دید و پس از برخورد تیر با پاشنه، جان خود را از دست داد. (دوباره به این داستان برمیگردیم)
در حالی که این روزها صحبت تعلیق فوتبال ایران به گوش میرسد، باشگاه های فوتبال ایران در کش و قوس حذف از لیگ قهرمانان آسیا به خاطر بدهیهای میلیاردی خود قرار دارند و با مشکلات عدیده ای در حوزه بینالملل دست و پنجه نرم می کنند و فدراسیون فوتبال باید آماده میزبانی تیم ملی فوتبال ایران در دو دیدار پایانی خود در مسابقات مقدماتی جام جهانی باشد و اینکه هرآن ممکن است مشکلی پیش روی فوتبال کشورمان از سوی فیفا و AFC قرار گیرد که تمامی کارکنان روابط بین الملل فدراسیون از رئیس تا دبیر کمیته به سفری رفتهاند که خروجی این سفر چیزی جز منفعت شخصی برای شخص آنها نخواهد بود.
به همه اینها مناقشه میزبانی ایران و عربستان از یکدیگر و مشکلاتی که به خاطر بازی شجاعی و حاجصفی مقابل تیم اسرائیلی به وجود آمده را نیز اضافه کنید و عجیب اینکه هر اندازه به مشکلات بینالملل فدراسیون فوتبال اضافه میشود کمیتهای با این نام در فدراسیون فوتبال خالیتر میشود!
سفری یک هفتهای برای حضور در سمینار آمادگی ناظرین مسابقات در کوالالامپور که درصورت پذیرفته شدن در آن شاهد غیبت سه ماه در سال کارمندان روابط بین الملل در محل کار خود جهت حضور در مسابقات بین المللی در آسیا خواهیم بود که بدون شک این موضوع هیچ منفعتی جزو دریافت حقوق و مزایا برای شخص ناظر نخواهد داشت!
این در حالی است که روابط بینالملل هر فدراسیون یا باشگاه، چشم بینالملل یک مجموعه در جهت تعاملات و دیپلماسی های خارجی برای مجموعه فوق بوده و بدون شک این کمیته یکی از حساسترین و مهمترین کمیتهها در هر مجموعهای محسوب میشود. حالا دیگر فدراسیون فوتبال به خاطر محبوبیت و استقبال عامه مردم از آن، جای خود را دارد و این موضوع وظیفه چنین کمیتهای را سنگین و سنگینتر از سایر قسمتها میکند.
در واقع اگر هر روز شاهد اتفاقات منفی برای فوتبال ایران هستیم و اینکه باشگاهها به خاطر بدهیهای خارجی با دردسر مواجه شده و در خطر تعلیق یا کسر امتیاز قرار میگیرند به خاطر ضعف کمیته بینالملل هست که هیچ زنگ خطری در آن به صدا در نمیآید!
در همین سفر اخیر با نگاهی به لیست مسافران و کاندیداها نکات جالبی به چشم می خورد؛ در حالی برخی افراد خود را برای نظارت به AFC معرفی کردهاند که تا به حال سابقه حتی یک روز حضور در کنار زمین مسابقه فوتبال را نداشته و صرفاً از امتیاز موجود در این کمیته برای کسب این سمت بهره بردهاند. در سفر سایر افراد این کمیته به مالزی نیز جای پرسشهای اساسی و پررنگ دیگری وجود دارد!
حال سوال اساسی این است به راستی به جای این افراد اداری که هیچ یک سابقه بازی و یا داوری یک مسابقه ساده فوتبال را هم نداشتهاند، آیا به حق نبود تا فدراسیون از افراد متخصص این حوزه که خاک این رشته را خورده اند بهره میبرد؟
حال با یک حساب سرانگشتی اگر هر یک از این پنج نفر فقط در طول یک سال تنها برای حضور در چهار بازی که هیچ ارزش ملی هم برای کشورمان ندارد به مدت پنج روز از ایران خارج شوند این غیبت ١٠٠ روزه را چطور فدراسیون می تواند پوشش دهد و مسئولیت بروز مشکلات مانند آنچه که سال گذشته روی داد با چه کسی خواهد بود؟
در همین راستا اگر فوتبال ایران تحت نظارت قرار بگیرد مشخص میشود که مهمترین مأموریتها در فوتبال ایران از سوی رئیس به همین افراد کمیته بینالملل سپرده میشود و این کمیته در این فدراسیون یکی از مهمترین کمیتهها بوده و هست اما خروجی این مأموریتها درنهایت به کجا ختم میشود به هیچ وجه مشخص نیست.
در همین مناقشه اخیر بین فدراسیون ایران و عربستان نیز از سوی سعودیها برای مذاکرات پیش رو، اعضای کمیته بینالملل فدراسیون فوتبال عربستان مأمور به مذاکره شدند و خبری از تشکیل کمیته ویژه و ... هرگز نبود و این نشان میدهد که در رأس این کمیته در فدراسیون فوتبال ایران نیز باید افرادی قوی (بخوانید مشاورانی قدرتمند) حضور داشته باشند تا آرم آرام بتوان بر مشکلات احتمالی بعدی فائق آمد و این در حالیست که خروجی عملکرد کمیته بینالملل نشان میدهد خیلی آدم تأثیرگذاری در این حیطه وجود ندارد.
کاش یک نفر پیدا شود و به این سؤال بسیار مهم پاسخ دهد که سفرهای اعضای کمیته بینالملل که در جهت مأموریت کاری آنها انجام می شود، برای فوتبال ایران چه سودی دارد؟
در قبال همین قضیه بازی دو لژیونر ایرانی آیا هشدار قبلی از سوی این کمیته برای آنها صورت گرفته بود؟
و سؤال مهمتر اینکه در صورت اتفاقات بعدی برای همین دسته از لژیونرها واکنش کمیته بینالملل ایران چه خواهد بود؟ آیا اصلا لیستی در فدراسیون فوتبال و این کمیته موجود هست که از بروز چنین مشکلاتی پیشگیری شود؟ آیا این پیش بینی شده مثلا برای شهاب زاهدی در ایسلند چنین اتفاقی رخ ندهد؟
و در نهایت اینکه با خالی شدن این کمیته در زمانهای حساس، چه افرادی جایگزین آنها میشوند؟ شواهد این طور نشان می دهد که کمیته در این شرایط خالی است.
دوباره به اول گزارشمان فلشبک میزنیم؛ فدراسیون فوتبال ایران با صعود تیمهای ملی به جام جهانی و ... عملکرد خوبی را به ثبت رسانده است و درست جایی که باید نقطه قوت این فدراسیون باشد به نقطه ضعف و پاشنه آشیل آن مبدل شده و چه بسا چنین ضعفی، در نهایت کار دست فوتبال ایران بدهد.